صدای چکمه
یکشنبه 13 اسفندماه سال 1385 20:22
روستایی کریستال آریو گاست / ترجمه:یوسف ح ت فانی پوتیت عروسک پارچهای محبوبش را زیر بغلش گرفت و چهار زانو جلوی ایوان خانه دایی جونز نشست. خورشید دیرهنگام بعدازظهری از میان برگهای درخت بزرگ بلوط میتابید و نور لرزانش را به روی اتاق میانداخت. تمام حواس بچه را نور طلایی خورشید به خود معطوف کرده بود و به گونهای نگاهش به...